خوب بودن سخت ترین کار دنیاست
یا نه،خوب موندن سخت ترین کار دنیاست
یا اصلا خوب شدن و خوب موندن سخت ترین کار دنیاست.
نمیدونم ولی هرچی هست،.هرقدر هم که سعی کنیم بهتر باشیم یه چیزایی از معده ی عادت مدام برمیگرده توی حلقوم رفتارمون و دوباره یه چیزایی نشخوار می کنیم که بوی گَند گذشته رو میده.
شاید این که بد بودن و گَند بودنش رو حس می کنیم خودش نشونه ی خوبی باشه.
نشونه ی این که شاخکهای تشخیصت به کار افتاده و اگه خوب نشدی ،لااقل بد بودن رو حالیت میشه
گاهی همه ی وجودت رو پاک میکنی و یهو یه جوش سرسیاه و چرکین میزنه وسط پیشونی تغییراتت.
اونوقت نباید آه و ناله کنی و بیفتی به جونش که چرکش رو خارج کنی و پاکش کنی.
چون نه تنها خوب نمیشه،بلکه خون میزنه بیرون و جاش میمونه واسه همیشه.
باید از کنارش بگذری و مطمئن باشی اگه حساسیت نشون ندی خشک میشه و میفته.
آره همینه.
وقتی وسط تغییرات یهو ضد حال خوردی،فقط باید ندید بگیری و مسیر رو ادامه بدی.
وایسادن و زار زدن بالای سرمانع جون و قدرت میده بهش که محکمتر سر راهت عَلَم شه
هِی!پس خودت رو جمع کن دختر،مسیر طولانی تر از اونی هست که در جا بزنی.
حتی وقت نداری دلسرد بشی ،فقط باید کفش آهنی بپوشی و یه نفس مسیرو بدوی
وقت تنگهوقت تنگه.وقت تنگه.
+فک کنم جای این پست توی وب شخصیم بود،هرچند بیخیال.
++آهنگی که آلا امروز از بهنام صفوی خدا بیامرز گذاشته بود وبش(اینجا)
درباره این سایت